مسئولین بلندپایه در نظام به عنوان تصمیمگیران، حساسترین جایگاه در میزان نفوذ سیاسی در هر کشور میباشد که در حال حاضر در جمهوری اسلامی تا حد زیادی راههای نفوذ در این مرتبه بسته میباشد اما با لحاظ سنوات گذشته، جمهوری اسلامی در سطح ریاست جمهوری و دیگر سطوح عالی نفوذ پذیری را در اوایل انقلاب اسلامی تجربه نموده است. لذا احتمال نفوذ مجدد سیاسی در این سطح در آتی منتفی نمیباشد که در صورت تحقق این امر، دشمن دیگر نیازی به هزینههای گزاف در حوزههای نظامی، امنیتی و سیاسی نداشته و با یک حکومت و حاکمان دست نشانده و مطیع در راستای نیل به اهداف خود مواجه است. قدس آنلاین با توجه به اهمیت موضوع نفوذ سیاسی بر مسئولان در گفتگوی پیش رو با دکتر محمد حسن قدیری ابیانه به بررسی مصادیق و مولفه های مورد نظر دشمن در نفوذ سیاسی بر مسئوولین پرداخته است.
نفوذ سیاسی دشمن در عرصه دیپلماسی یکی از خطرناک ترین نفوذها به شمار می رود لطفا در این باره توضیح دهید؟
یکی از راه های مورد نظر دشمن در نفوذ سیاسی، استخدام جاسوس ونفوذ آنها در دستگاه دیپلماسی کشور یا تمامی دستگاه هایی است که با سیاست خارجی مرتبط است. استخدام جاسوس یکی از شایع ترین روشهایی است که غرب با تکیه بر آن در پی گسترش نفوذ سیاسی خود است. در یکی از کتابهای لانه جاسوسی که در سفارت آمریکا در تهران کشف شد به دقت درباره اهمیت استخدام و شیوه های به کار گیری جاسوسان آموزش های لازم ارائه شده بود. در آن کتاب ذکر شده بود که در استخدام جاسوس سعی کنید نیازها و علائق افراد را بشناسید بنابراین از همان زاویه وارد شوید. مثلا اگرشخصی نیاز مالی دارد بگونه ای وانمود کنید که در صورت همکاری با مثلا سازمان" سی ان ای" مشکلات مالی ایشان به زودی برطرف می شود تا طرف انگیزه اش را برای اداره همکاری از دست ندهد اما به دست اندرکاران خود توصیه می شود که مراقب باشید هرگز نیاز مالی فرد مورد نظر برطرف نشود. همچنین بر این مساله تاکید می کنند حتما برای اطمینان بیشتر در اولین جلسات از همکاری او اسنادی تهیه شود تا راه برای بازگشتی وجود نداشته باشد. در همین کتاب در دستور العملی به دست اندرکاران خود تذکر می دهند که نفوذ به سفارت خانه های کشورها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است بنحوی که مساله به قدری جدی است که تنها استخدام سفیر یا دیپلمات مطرح نیست بلکه برای افزایش نفوذ و پیشرفت ابعاد پروژه نفوذ سعی می کنند حتی بایگان یا سرایدار آن مجموعه را به استخدام در آورند. به استخدام درآوردن سرایدار و بایگان از آن جهت حائز اهمیت است که سرایدار شبانه روز در سفارت است و بایگان نیز به همه اسناد دسترسی دارد بنابراین مجموعه پرسنل یک سفارتخانه می توانندد در معرض توطئه و دسیسه های سازمان های جاسوسی کشور هدف قرار بگیرند.
لطفا مصادیق و راهکارهای دشمن برای تاثیر گذاری و نفوذ بر مسئوولان را عنوان فرمایید؟
یقینا نفوذ تنها در ابعاد استخدام افراد خودی مصداق ندارد. یکی از شیوه های مهم دشمن در نفوذ حداکثری کنار زدن افراد دلسوز و موثر از راس امور است تا با دسیسه و منزوی کردن آنها راه را برای ارتقاء مقامات کسانی که در استخدام دشمن هستند یا خواسته وناخواسته به انها خدمت می کنند فراهم کنند. لذا در انتسابات چنین مسائلی وجود دارد که نباید از دید حاکمیت مخفی بماند. از سوی دیگر تاثیر گذاری بر تفکر مخاطبین، تصمیم گیران؛ تصمیم سازان و مجریان سیاست خارجی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است بدین معنی که ذهن و فکر آنها را به خود مشغول کنند و اذهان آنها را به سمتی هدایت کنند که تصمیمات اتخاذ شده از سوی آنها در نهایت به نفع دشمنان مملکت باشد اما به زعم خود گمان کنند و مطمئن باشند که به کشور خدمت می کنند. یکی دیگر از راه های مورد نظر دشمن در نفوذ در عرصه دیپلماسی، مجذوب یا مرعوب کردن افراد است. مثلا گاهی حمله نظامی و جنگ ویرانگربه کشور هدف را آنقدر در ذهن مخاطب پر رنگ می کنند که او برای جلوگیری از وقوع جنگ و خسارات عظیم حاضر است امتیازات بیشتری در ازای خسارات کمتری به دشمن بدهد. به این معنا که دشمن او را وادار به انتخاب " بد و بدتر"می کند. در حالی که به هیچ وجه دشمن توان رویارویی نظامی و حمله به آن کشور را نداشته است! در واقع دشمن در تلاش است تا مساله را به لحاظ ذهنی طوری مدیریت کند که تفکر جنگ و ویرانگری در فرد مسئوول به شدت قوت بگیرد! لذا این تفکر را درآنها رشد می دهند. یکی دیگر از راه هایی که معمولا کلاهبرداران هم برای سودجویی های خود از آن استفاده می کنند ایجاد طمع در افراد است این یکی از شگردهای دشمن در جذب مسئوولین است بنحوی که با ایجاد طمع آنها را وادار به همکاری می کنند. دادن وعده های بی اساس در سیاست خارجی یکی از شیوه های است که با توسل به آن افراد را به طمع وا می دارند از این رو با دادن وعده ها در پی گرفتن امتیازاتی از طرف مقابل هستند اما بعد از گرفتن امتیازدیگر خبری از تحقق وعده های داده شده توسط دشمن نیست! االبته سیاست خارجی کشور منبعث از سیاست داخلی است و بدیهی است که توان و قدرت کادر دیپلماتیک به وضعیت کشور در ابعاد مختلف وابسته است. مثلا اینکه قدرت بازدارندگی کشور با افزایش توان نظامی؛ برخوراری از اقتصاد قدرتمند و اتحاد کلمه یک ملت که برای دفاع ازآرمانهایشان حاضر به ایثار باشند طبیعتا منجر به افزایش قدرت و نفوذ کلام دیپلمات ها ومذاکره کنندگان خارجی ما در عرصه های بین المللی خواهد شد. متاسفتانه ما جزء کم کارترین و مسرف ترین ملت ها هستیم. وابستگی فراوان به اقتصاد نفتی بنحو چشمگیری در مذاکرات جهانی تاثیرمی گذارد، اما در عین حال جمهوری اسلامی از قدرت نظامی بالایی برخوردار است و جنبه بازدارندگی ما قوی است. یقینا عوامل یاد شده یکی از موانع اتخاذ روش تجاوزگرانه توسط دشمن است. عدم حمله دشمن به ایران به این معنا نیست که ما دشمنی نداریم بلکه دشمن امکان رو در رویی با ما را در خود نمی بیند. لذا نفود در ابعاد فردی و ذهنی مصداق می کند تا دشمن بتواند مسئوولین را به سمت مرعوب یا مجذوب شدن خود هدایت کنند که البته متاسفانه برخی از مسئوولین ما در پاره ای از جهات یا مرعوب شده اند یا مجذوب دشمن!! متاسفانه برخی از مسئوولین در پی ماموریت های خارجی مجذوب غرب می شوند در حالی که با دیده ظاهر به همه چیز می نگرند و قدرت تشخیص خیر و شر را ندارند و ممکن است به دلیل مشاهده پیشرفت های آن کشور تحت تاثیر وضعیت حاکم بر کشورهای غربی قرار بگیرند. از سوی دیگر برخی هم مرعوب دشمن می شوند یعنی قدرت و ظرفیت ها و قابلیت های کشور خود را نادیده گرفته در حالی که دشمن را بسیار قوی فرض می کنند. بدیهی است هر دو حالت مرعوب یا مجذوب شدن دشمن در سیاست خارجی و تصمیمات فردی مسئوولین تاثیر گذار خواهد بود.
آیا لبخند زدن در دیدارهای خارجی و رفتارهای اعتراض آمیز در دیدارهای خارجی یا حتی نحوه نشستن، ایستادن در برابر مقامات سایر کشورها در عرصه دیپلماسی خارجی می تواند مصادیق نوعی نفوذ تلقی شود؟
البته آقای دکتر ظریف به صورت کتبی و شفاهی از نمایندگان مجلس بابت رفتار خود عذر خواهی نمودند اما برخی رفتارها از سوی مسئوولین در خارج از کشور می تواند نشان دهنده تاثیرات آن کشور و نفوذ بر افراد باشد همانگونه که حتی در مذاکرات و دیدارهای خارجی لبخند زدن، یا نزدن، خود را عصبانی نشان دادن، یا ندادن و یا ناراحت نشان دادن یا حرکات بدن همه باید حساب شده باشد. دیپلمات در جایی که از موضوعی خوشحال شود حتی باید در کنترل لبخند خود تبحر داشته باشد چرا که این مساله مهم است که دشمن نباید از حرکات شما متوجه شود که نظر شما درباره آنها چیست! مگر اینکه قصد به نمایش گذاشتن آن را داشته باشند. لذا رفتار دیپلماتیک از اهمیت بالایی برخوردار است و باید مراقب تاثیرات روانی که طرف مقابل سعی می کند در مسئوولین بگذارند باشند. مثلا اقای پوتین با اطلاع از اینکه خانم مرکل از سگ وحشت دارد در ملاقات که در مسکو برگزار شد یک سگ قوی هیکل را اماده کرده بود یا موسولینی در دیدارهای خارجی که داشت روی مبلی می نشست که به لحاظ ظاهری با مبل میهمان تفاوتی نداشت اما مبل او محکم و مبل میهمن نرم بود بنحوی که میهمان در مبل فرو می رفت و طوری وانمود میشد که او در جایگاهی رفیع و استوار تر از میهمان نشسته است و از بالا به پایین به میهمان خود نگاه می کند. تمامی رفتارهای یاد شده دیپلماتیک در روابط سیاست خارجی تاثیر گذار است و معانی خاص خود را دارد اینکه ابتدا چه کسی برای دست دادن دست دراز می کند؟ چگونه می ایستد؟ نگاه می کنند و ...بنابراین همه اینها جنبه هایی است که باید درمذاکرات دیپلماتیک مورد توجه قرار گیرد. گاهی برخی تلاش می کنند میهمان را تحقیر یا برای او دام بگسترانند یقینا مطالب یاد شده موضوعات مهمی است که باید در مذاکره و تعامل با بیگانگان مورد توجه قرار بگیردو صد البته عمل متقابل هم در این رابطه مهم است که باید رعایت شود.
امام خمینی (ره) فرموده اند که نباید نامحرمان در مصادر امور باشند آیا این جمله ایشان به دلیل اهمیت موضوع تاثیر نفوذ سیاسی بر مسئوولان است؟
فرد دو تابعیتی عضو کمیته مالی برجام که بعدها مشخص شد وی ماهیانه هفت هزار و پانصد پوند فقط از انگلستان حقوق می گیرد!! از جمله مصادیق عینی نفوذ سیاسی است که موجب تحمیل زیان های بیشماری به ملت ایران شد. چه بسا مشکلات مالی پسا برجام که باید به شکل صحیحی مدیریت و حل میشد ماحصل تلاشهای جاسوسانه ایشان برای دولتمردان انگلستان است. فردی که باید حامی منافع مالی ملت ایران باشد عملکردی ضد میهنی و ملتش ایفا کرده است بنابراین نفوذ مساله حائز اهمیتی است آن هم نفوذ از طریق مسئوولان که فاجعه به شمار می رود. از این رو باید به فرموده حضرت امام خمینی (ره) مراقب بود که نامحرمان در مصادر امور قرار نگیرند چرا که با سپردن مسئوولیت به آنها به ملت و حاکمیت خیانت می کنند. البته نه تنها نباید نامحرمان را در پست های کلیدی و حساس منصوب کرد بلکه باید از سپردن امور کشور به دست افراد مرعوب و مجذوب دشمن نیز به شدت خودداری کرد چرا که با قرار گرفتن آنها در مصادر امور با یک نهیب دشمن احساس ضعف کرده و در برابر دشمن سر فرو می آورند از این رو این افراد به هیچ وجه از صلاحیت لازم برای مدیریت سیاسی و اقتصادی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برخوردار نیستند.
راهکار مقابله با تاثیر ونفوذ دشمن در عرصه دیپلماسی خارجی چیست؟
حتما لازم است کار کشته ترین و مسلط ترین و امتحان پس داده ترین افراد را در امور دیپلماسی بگماریم اما باز هم کافی نیست و نباید فکر کنیم این افراد امکان انحراف ندارند از این رو لازم است که همواره مراقبت های اساسی صورت بگیرد که حتی افراد با صلاحیت هم در دام سازمانهای غربیی قرار نگیرند یا افراد خانواده اشان تحت زیر نفوذ دشمن نروند. استفاده از نیروهای مومن و با ایمان، افراد تحصیل کرده عاقل و با تجربه که ازمنافع ایران دفاع کنند، کسانی که مرعوب یا مجذوب دشمن نشوند می توانند در نظام و حاکمیت و در راستای تامین منافع ملت مثمر ثمر باشند.
نظر شما